نویسنده : میشا.ب
موضوع رمان : عاشقانه، اربابی، اجباری، غمانگیز
خلاصه رمان : “الهه” یک دختره شاد هست، او وارد یک روستا مـی شود که ارباب آن روستا پسرعمویش است و…
من، منم… مهم نیست اگـه تـو از من خـوشت نمـی آیـد، تـو عادت کردی به چیزهای یکنواخت، تفاوت من برایت قابل درک نیست…
من یک دخترم با چشم های قهوه ای و یک چهره عادی…
من آن چیزی که مـی خـواهم را آرزو نمـی کنم، آن را مـی سازم…
تمامی حقوق مطالب برای اسکین 98 محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.
طراحی و توسعه توسط موزیک پارس