نویسنده : ر.اعتمادی
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان : دختر جوان بیست و چهار ساله ای ، با چهره ای بیضی و پوستی سپید ، بلند قامت
کفش سپید ورزشی در پا و کیف لوازم تنیس بر دوش ، جلو یک ساختمان بلند هجده
طبقه در شمال شهر ، لحظه ای مکث کرد.
نگاهی به آخرین طبقه ی ساختمان انداخت که با سنگ های تزئینی به
رنگ “بژ” در چشم رهگذران جلوه می فروخت……
تمامی حقوق مطالب برای اسکین 98 محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.
طراحی و توسعه توسط موزیک پارس