نویسنده : negin.b
موضوع رمان : عاشقانه ،اجتماعی
خلاصه رمان : باران و مارال (دخترخاله ش) دنبال کار میگردن .با کمک داییش ، تو شرکت دوستش استخدام میشن .قرار می شه روز بعدش برن برای مصاحبه.باران و دوستاش، تصمیم میگیرن یه سر برن پارک ساعی و دوری بزنن. پای باران رو پله ها لیز میخوره و یه بنده خدای چشم عسلی، رو هوا میگیردش. روز بعد میره شرکت و متوجه میشه رئیس شرکت،همون پسریه که تو پارک دیده . اون پسر هم با دیدن باران تعجب میکنه ولی زود خودشو جمع و جور می کنه .شاهین پسر سرسخت و خود رأی بوده و سر بعضی از مسائل با باران بحث میکرده. باران با ساحل(برادرزاده ی شاهین) و پریا هم اتاقی می شه.یه مدت میگذره و شاهین ،تصمیم می گیره با سیما ازدواج کنه.بعد از ازدواج سیما و شاهین، رابطه ای دوستانه بین باران و سیما و شاهین شکل می گیره. یه روز باران میره خرید و شاهین رو با یه دختر میبینه ولی نمیدونسته که…..
تمامی حقوق مطالب برای اسکین 98 محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.
طراحی و توسعه توسط موزیک پارس