نویسنده : atena.r narges.k
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان : تق تق تق تق بیدار نمیشی ساعت ۰۰:۷ شداااا
شایلین: اااه اگه گذاشتی یه روز کپه مرگمو بزارم؟
نفس: بلند شو تا نیومدم لهت کنم .تا ۵ دقیقه دیگه از اتاق
شسته رفته شده میای بیرون شیر فهم شد؟؟؟؟
شایلین: سگ پاچه گیر خر نفهم االغ
نفس: اوووووومدی؟؟
یهو در باز شد و شایلین آرایش کرده و آماده اومد بیرون
شایلین:چه خبرته؟ چرا اول صبحی نعره میکشی؟
من: اوووو پس نگو خانم داشته آماده میشده من خبر نداشتم
زود بیا بریم پایین صبحونه بخوریم راحله میزو چینده
شایلین: اوکی برو االن میام
من: زود بیا فقط
بعد از اینکه به شایلین)شی شی ( گفتم بیا پایین رفتم تو اتاقم تا آماده شم
گفتم اتاقم ٬اتاقم یه اتاق بزرگ با ست زرشکی و
مشکیه اول بزارید براتون از مشخصات ظاهریم و خودم بگم
صورتم نه درازه نه گرده،متوسطه موهامم تا گودیه کمرمه و رنگشم خرماییه
چشمامم مشکی بادومی به رنگ مشکی که
برق میزنه و جذابیتم و بیشتر می کنه رنگ پوستمم گندمیه
لبامم قلوه ای متوسطه بینیمم خدادادی عملیه
من نفس آراد هستم ۲۴ سالمه با شایلین از ۱۳ سالگی دوستای صمیمی هستیم
راحله: نفس خانم نفس خانم …
تمامی حقوق مطالب برای اسکین 98 محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.
طراحی و توسعه توسط موزیک پارس