نویسنده : پردیس نیک کام
موضوع رمان : عاشقانه ،معمایی
خلاصه رمان : دست میکشم روی این دیوار های سرد و پوسیده چقدر آشناست عطری که دارد!
این منم که گرفتار شده ام در این دنیای اینه های دروغین جز پروراندن خیال و وهم پر از وحشت چیزی برایم باقی نمانده این بغض و نانم ترس است برای زنده ماندن پوشالی! ای مردم شهر خاکستری کمی هم به درد های من گوش دهید قفسم را نیمی تاریکی و نیمی روشنایی در برگرفته من محکومم به تنهایی مطلق… از بودن در روشنایی وحشت دارم کجای قصه ام خط خوردگی داشت که تمام قصه ام خط خوردگی شد
دنیایم مه الود پلک هایم سنگین و خواب آلود به جنون رساندند مرا این سایه های خون الود من در ذره ذره های این عشق خواهم مرد میدانم! قصاص سرنوشت حکم من است در این رابطه پوشالی
تمامی حقوق مطالب برای اسکین 98 محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.
طراحی و توسعه توسط موزیک پارس