دانلود صد (۱۰۰) رمان برتر عاشقانه
مجموعه ایی از رمان های برترین و عاشقانه ایرانی هم اکنون در اسکین ۹۸
گلچیم بی نظیر را بصورت رایگان در اسکین ۹۸
دانلود رمان بازتاب به قلم فاطمه ایمانی
خلاصه رمان : من در شهری زندگی می کنم که یکی از آلوده ترین رودخانه های جهان از اون میگذره و در نهایت تاسف شاهرگ حیاتی این شهره. رودخانه ای که طبیعت سبز اطرافش نمی تونه زلال نبودنش رو بپوشونه. من در کنار آدم هایی زندگی می کنم که درست مثل همون رودخونه زلال نیستن و شوخی قشنگیه اگه خودمو جزئی از اونها ندونم. چرا که ما بازتاب هم هستیم و شاهرگ حیاتی حفظ این رابطه ی انسانی. درد آوره اگه بخوایم خودمون رو به آدم های خوب و بد تفکیک کنیم. پس بیا و اسه یه بارم شده از نگاه من به زندگیم خیره شو…پایان خوش
دانلود رمان عروس هفت میلیونی به قلم مریم دخت ۱۴
خلاصه رمان : هانیه یه دختر۲۱ساله و مهربونه که دانشجوی ترم اول کارشناسی ارشد جامعه شناسیه…داستان ما از اونجایی شروع میشه که وحید صدیق یکی از همکلاسی هاش،به خواستگاریش میاد ولی به دلایلی مشکلاتی به وجود میاد که هانیه نمی تونه بهش جواب مثبت بده
دانلود رمان گناهکار به قلم فرشته تات شهدوست
خلاصه رمان : داستان عاشقانه یک دختر و پسر به نام دلارام و آرشام است.آرشام پسری است که کمتر احساسی میشه و آدمیه که هرگز عاشق کسی نمیشه چون اون رو مزاحم کارش میدونه اما دلارام دختری احساسی است که دقیقا بر عکس آرشام که پسری با غرور و سخت است که این دو بر سر راه هم قرار می گیرند.
دانلود رمان برج زهرمار و دختر شیطون بلا به قلم کیانا بهمن زاد
خلاصه رمان : همیشه با خودم فکر میکنم چرا یه شب گردن این پسره بیشعورو محکم با این دستام نمیگیرم تا خفش کنم از شرش خلاص بشم ولی هربار که فکر میکنم کنارش چه قدر کیف میکنم از تصمیمم پشیمون میشم یکهو از روی تخت جستی میزنم یه جرقه بزرگ توی سرم زده شده بود _وایسا ببینم چرا که نه؟یه طوری این کارو میکنم که نمیره فقط زجر بکشه یا اصلا میتونم بدتر مثلا…. خنده مرموزانه ای کردمو با تخسی گفتم:آقا آرسام بچرخ تا بچرخیم لاستیک ماشین خوشگل منو پنچر میکنی؟دارم برات با هیجان پتوی رو تختمو کنار زدم و برای عملی کردن نقشم راهی شدم و…
دانلود رمان برج زهرمار و دختر شیطون بلا ( جلد دوم ) به قلم کیانا بهمن زاد
خلاصه رمان : داستان رمان دقیقا ادامه جلد اوله محیطش با محیط جلد اول کمی متفاوت تره که امیدوارم این جلدوهم عین جلد اول دوست داشته باشید
دانلود رمان بانوی من گریه نکن به قلم ماری هیگینز کلارک
خلاصه رمان : گلی ۱۸ سال دارد و با خاله خود زندگی میکند، اکنون حاج احمد سیف او را برای پسرش رضا، که بتازگی همسرش را از دست داده و یک نوزاد یک ماهه دارد خواستگاری میکند، گلی به اصرار خاله اش به این وصلت رضایت میدهد درحالیکه رضا هنوز سوگوار همسرش میباشد و مخالف ازدواج …
دانلود رمان آدمای شهر حسود به قلم ماهور ابوالفتحی
خلاصه رمان : گلی ۱۸ سال دارد و با خاله خود زندگی میکند، اکنون حاج احمد سیف او را برای پسرش رضا، که بتازگی همسرش را از دست داده و یک نوزاد یک ماهه دارد خواستگاری میکند، گلی به اصرار خاله اش به این وصلت رضایت میدهد درحالیکه رضا هنوز سوگوار همسرش میباشد و مخالف ازدواج …
دانلود رمان شاپرک تنها به قلم پروانه قدیمی
خلاصه رمان : روشنا بعد از ده سال عاشقی روز عروسیش با آرمین بدون داماد به خونه پدری برمیگرده در اوج غم و ناراحتی متوجه غیـبت خواهرش میشه و آه از نهادش بلند میشه. به هم خوردن عروسیش موجب میشه، رازهایی از گذشته برملا شه رازهایی که تاوانش را روشنا با تموم مظلومیت و معصومیتش داده…روشنا با قلبی شکسته شاهد ازدواج خواهرش با عشقش میشه و دلیل این ازدواج هم معماییه که آرمین و روشنا در پی کشـف اون راز هستند. رازی که دردی سنـگین تر روی دل روشنا و آرمین میذاره تا جایی که روشنا ترک دیار میکنه و آرمین به یک مرد خشن تبدیل میشه و آوار میـشه بر سر رویا تا اینکه…
دانلود رمان آمین به قلم سحر ممبنی
خلاصه رمان : داستان زندگـی طلوع که در خردسالی شاهد مرگ دردناک مادرش بوده، پدرش با ازدواج مجدد تصمیـم میگیرد نام او را در شناسامه همسر جدیدش شورانگـیز ثبت کند، اکنون ۲۰ سال گذشـته و آمین فرزند شـورانگیز به او ابراز علاقه نشـان می دهد و این درحالیست که طلوع او را برادر خود مـی داند و خودش عاشـق کارگردان تئاتر …
تمامی حقوق مطالب برای اسکین 98 محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.
طراحی و توسعه توسط موزیک پارس
عالی بودننن
وااای خیلی رمان های فوق العاده ای بودن.دستتون درد نکنه.خداخیرتون بده.سایتتون عالیه👌🏻💖
سلام ببخشید من خیلی وقته دنبال ی رمانیم که قبلا خوندم ولی الن بازم مشتاقم بخونمش رمان درباره یه دختری بود که چند سال بهش تهمت میزنن که قاتله خواهرشه و نامزدش ولش میکنه و بعد چند سال دختره با نامزده ثابقش روبرو میشه و معلوم میشه به دختره تهمت زدن
اسمش رمان سفر به دیار عشق
اسم شخصیت ها ترانه و سروش
سفر به دیار عشق اگه اشتباه نکنم
سفر به دیار عشق
سلام من دنبال اسم ی رمانم که راجع به دختریه که برادرش خلافکاره بعد توسط دوست برادرش که پلیسه دزدیده میشه و مجبور به ازدواج با اون پلیسه میشه که هویت اونو لو نده اگه اسمشو میدونید ممنون میشم بگید😢
سلام ببخشید من دنبال ی رمان میگردم که دختر عاشق پسر همسایشون بود و برایدن پسره هر روز میرفت جلوی پارک ببیندش پسره پلیس بود و یادمه ی بار ک دختر رفت توی پارک تا پسره رو ببینه با ی دختری اشنا میشه ک مواد فروش بودو ب هوا نامه های عاشقانه ب دوست پسرش دختره رو گول میزنه تا براش مواد جا به جا کنه
بعد یادمه این دختر با پسر با هم ب دلایلی ازدواج میکنن
اسم پسرم امیر بود گویا
سلام من دنبال یه رمانم که دختره پدر مادرشو ب قتل میرسونن میره با یه پسر زندگی کنه یادمه پسره تو خونش مار هم داشت😂
اسم رمانه نمیدونین؟؟
رمان های خیلی خوبی بودن خیلی ممنونم از شما
سلام . من چند وقت پیش یه رمان خوندم که ماجرا دختری بود که پدر و مادشو از دست داده و دانشگاه تهران قبول میشه و میاد تهران و با خانواده دوست پدرش زندگی میکنه . این خانواده دو تا بچه داشتن یکی دختر که هم دانشگاهی همین دختر بوده . یک پسر که جدا زندگی میکنه و عاشق دختر خاله خودشه . بعد ها به علت جایگاه کاریش مجبور میشه صوری با این دختر ازدواج کنه و با این دختر همخونه بشه . دختره بهش قول میده که اونو به عشقش برسونه و ….. میشه لطا اگه کسی این رمان را خونده برام اسمشو بگه . خیلی دنبالشم ولی متاسفانه فقط رمان همخونه پیدا میشه که اون نیست
رمانش اصن خوب نیس رحم اجاره ای رو میگم دیونه میکنه ادمو از بس میره ی داستان جدید شروع میکنه از آدمای دیگه
سلام بقیه ک بدشون نیومده
من یه رمان خوندم که اسمش یادم نیست دختره وکالت میخونه و چند پرونده خانوادگی هم زیر دستش این دختر ما دختر ناتنی اون خانوادس خاهر دختره به دلایلی نابینا میشه ولی بعد چند وقت براپر واقعی دختره میاد دیدنش و بعدش خواهر تنیش میبینه که قلش هست و توی عروسی برادر ناتنیش شخصی رو میبینه که از مهمانان اون مراسم ساعاتی رو باهم میگذرونن و دختره عاشق پسره میشه و بعدش میفهمه که اون پسره دکتر چشم خواهرش کع اون عمل کرده
سلام
یه رمانی بود که توی اون اسم دختره خلافکار و دزد ساتیا بود و اسم خواهرش سخندون و دختره به خاطر بی پولی و فقیری دزدی میکرد و با یه پسر که فکر میکرد اونم دزده همکاری میکرد اخرشم پسره پلیس بود معلوم میشه و برای اینکه نندازنش زندون با پلیسه همکاری میکنه اخرشم پلیسه عاشقش میشه و باهاش ازدواج میکنه.
اسمشو میدونین؟
من چند وقت پیش رمانی خوندم دختره بیماری قلبی داشت و پسره میخواست انتقام مرگ مادرش رو از دختره بگیره دختره از پسره باردار میشه ولی به خاطر بیماری قلبی که داره مجبور میشه یواشکی با بارداریش ادامه بده و زایمان کنه ……..
دوباره میخوام بخونم ولی یادم نمیاد
دنبال رمانی هستم دختری ک ناف بریده پسرعموش هست ودختره وقتی بزگ میشه عاشق برادربزرگتراین پسرمیشه وبرادره هم ازاون طرف عاشق دختره هست وبعدچن سال برادره ازخارج برمیگرده ودکترشده باتلاش بسیاربلاخره میفهمه ک دخترعموک ازکوچکی ناف بریده برادرشه عاشقشه وباهمدیگه خیلی خوب میشن ازدورچشم خانواده باهمدیگه هستم ودختره هم ک براخانواده خودش وعموش خیلی عزیزه وخیلی دوسش دارن ودختره یه برادرم داره ک سرطان میگیره وبعدمدتی برامداوامیرن المان وهمون جافوت میکنه
سلام
امیدوارم دوستان به شما کمک کنن
یه رمان هست یک دختره بخاطر پول با یه مرد خلافکار دوست شده مرده هم دوستش داره.از طریق دخترعموی پسره باهاش دوست شده
دخترعمو پسره خودکشی میکنه.دختره از پسره حامله میشه آخرای داستان وارد یه ماموریت میشن که دختره الکی اسلحه میکشه رو پسره و به اشتباه یکی دیگه دختره رو میکشه
سلام من دنبال رمانی هستم که دختره باباش نزول خوره دوتا خواهر داره که عاشق یه پسره میشن ولی چون پسره هیچکدوم نمیخواد اینا ارثزدواج میکنن حالا خواهر سومی از ترس این که به این تهمت بزنن چادر شده
رمان دروغ های آقازاده و مدلینگ اسلامی
دختره پرورشگاهی و دزدیده میشه پسره اونو به آرزوش میرسونه یه شرط اینکه نقش نامزدشو بازی کنه
سلام من چند وقت پیش یه رمان خوندم که اسم پسر داستان امیر علی بود بعد این امیر علی به خاطر اینکه پدر دختر داستان که اسمش یادم نمیاد به مادر امیر علی تجاوز کرده بود امیر علی اومد میخواست انتقام مادرش رو از دختره مرده بگیر واقعا خیلی مغزم درگیره اسمش هم یادم نمیاد و اینکه اسم دوست صمیمی امیر علی هم اشکان بود
ببخشید من دنبال یه رمانم که دختره کارتن خوابه و بعدا با یه پسر پولدار اشنا میشه از قضا دختر خاله ی طرف در میاد میدونید اسمشو ؟
سلام من یه رمان خونده بودم اسمش یادم نیس دختره ارزو داشت مانکن بشه و از طریق دوست پسر دوستش با یه پسر اشنا میشه که میتونه بهش کمک کنه که به ارزوش برسه ولی پسره در عوض اینکار از دختره میخواد که نقش دوس دخترشو بازی کنه اگه کسی اسم این رمان و میدونه بگه🌹
سلام یه رمان خونده بودم که الان اسمش یادم نیس ولی داستان در مورد دختری بود که به خاطر خواهرش تاوان پس میداد
دختره خانواده پول داری نداشت و باباش هم معتاد بود خواهرش با یه پسر که خیلی پول دار بود دوست میشه ولی بعد یه مدت عاشق دوست پسره میشه و پسره رو ول میکنه حالا پسره دارع از این دختره انتقام میگیره دختره رو خدمتکار خودش کرده و هرکاری که دلش میخواد باهاش میکنه از جمله تجاوز
کسی اسمشو میدونه بگه
سلام بهترین راه اینه توی گروه اسکین ۹۸ درخواست بدید
سلام یه رمانی بود پسره یه شرکت مهندسی عمران داشت دختره برای کارآموزی اومد تو شرکت و پسره عاشقش میشه این دختره با دختر خاله پسره که اسمش شیواست دوست هستن
شیوا هم با دوست و شریک پسرخالش ازدواج میکنه
دختره رو یکی از کارمندای پسره که رقیب کاریشه میدزدن و پسره هم گروگان میگیرن اما بالاخره هر دو فرار میکنن و بعد به هم میرسن
کسی نمیدونه اسم رمان چیه
ی رمان خوندم اسمشو یادم نی. ی دختر چادری بود ک بابرادرش زندگی میکرد ی شب این دختر میخاست برگرده خونه ک ماشین بهش میزنه راننده ک ی دختر بوده( فک کنم اسمش نسیم بود یادم نی) میبردش بیمارستان از اونجا باهم دوست میشن خونواده پولداریم داشته و یسری انفاقات میفته ک مجبور میشه خونه این دختر پولدار ک از قضا یداداشم داشته زندگی کنه و…. بعد عاشق پسره میشه و…..
اگ کسی اسم رمانشو میدونه لطفا بگ من خیلی وقته دنبالشم🙏🏼❤
رمان حماقت کوچک
سلام
دنبال اون رمانم ک پسره کچل بود ت کار واردات صادرات اسب بود و ی دختره وارد زندگیش میشه ک پدر مادر نداره و با پدر خوندش ک بدجنسه زندگی میکرده(مادر پسره هم زن دوم بوده و قبلا خدمتکار بوده)
سلام دنبال ی رمان میگردم اسمش یادم نیست در مورد ی دختره که عاشق عموی ناتنی خودش میشه و باهاش ازدواج میکنه
سلام ببخشید من خیلی وقته دنبال یه رمانم ولی پیداش نمیکنم، دو تا پسرن که خیلی باهم صمیمی اند و فکر میکنن پسرعمواند. شغلشون هم پلیس. بعدا طی اتفاقاتی میفهمن که داداش دوقلو اند.اگه اسمش رو میدونین میشه بگین😢
سلام
من دنبال يه رمان ميگردم كه دختره اسمش مهتاب بود و به خواسته مادر بزرگش با پسر داييش كه ١٠سال ازش بزركتره ازدواج ميكنه پسره خيلي دوسش داره أما اذيتش ميكنه
سلام
من دنبال يه رمان ميگردم كه دختره اسمش مهتاب بود و به خواسته مادر بزرگش با پسر داييش كه ١٠سال ازش بزركتره ازدواج ميكنه پسره خيلي دوسش داره أما اذيتش ميكنه
یه رمان خونده بودم اسمش یادم نیست دختره پرستار بعد توی یه بیمارستان کار میکنه بعد به دختره پرونده یه پسررو میدن بهش این پسره افسردگی داره و بیماریش یادم نیست ولی پسره عاشق دختره میشه و کم کم خوب میشه
من یه رمان خونده بودم که اسمش یادم نیست دختره وکالت میخونه و چند تا پرونده خانوادگی هم زیر دستش این دختره فرزند واقعی اون خانواده نیست بنا به دلایلی خواهرش نابینا میشه و بعد یه مدت برادر اصلیش میاد برای دیدنش اسم برادرش نیما بود اونم یه خانواده دیگه بزرگ کرده بوده داداش این دختره میبرش خونه خانواده ای که بزرگش کرده تا باهم دیگه وقت بگذرونن این بین یه دختر میاد که دختر قصه ما میفهمه خواهرش اونم خواهر دوقلو خواهر دوقلوش بیماری قلبی داره و جدا از این داداش ناتنی دختره ازدواج میکنه و اسمش باربد این دختره توی روز عروسی داداشش یه پسرو میبینه که ازش خوشش میاد و توی مدت زمان عروسی باهم وقت میگذرونن بعد از عروسی دختره عاشق پسره میشه اسم پسره فک کنم بهنام بود ولی اسم دختررو یادم نیست دقیق باران بود یا یه چیز دیگه بعدش این دختره میفهمه که اونی که خاهر ناتنیش عمل کرده همین پسرایه که عاشقش شده
ویه رمان دیگه هم خونده بودم که اسمش یادم نیست دختره پرستار و تازه توی اون بیمارستان مشغول به کار شده پرونده یه بیمار بهش میدن که پسر و این پسره افسردگی داره و با کسی حرف نمیزنه این دختره با شیطنتاش کاری میکنه این پسره به حرف بیاد بیماری اصلی پسره رو دقیق یادم نیست ولی فک کنم بیماریش معدش بودع اسم دختر و پسر یادم نیست
لطفا هرکی خونده اسمش بگه